وقتی که عاشق میشویم

ماجرای عشقهای یک طرفه.

شاید با افرادی که گرفتار عشق میشند برخورد داشتید.راجع این عشقها میخواییم صحبت کتیم و اینکه ماجرا از کجا آب میخوره و چرا این اتفاق میافته

 در تعریف عشق شاید نشه به راحتی به یک نتیجه گیری رسید و تعریف تنهایی از عشق ارائه کرد باما میتونی به تقسیم بندی هایی که شده هم اعتماد کنیم و به این صورت عشق رو طبقه بندی کنیم.

• عشقهای الهی و حقیقی مثل عشق به خداوند انسانهای مومنین و اولیای خدا
• اشکهای زمین نی نی مجازی مثل عشق مادر به فرزند عشق هنرمند بهنوش عشق انسان به انسان دیگر

 با عشق الهی و حقیقی فعلا کاری نداریم موضوع بحث ما عشق های زمینی و مجازی هستش این نوع شبکه ها میتونن جنبه مخرب و یا سازنده ای داشته باشند غیر از عشق مادر به فرزند یا فرزند به مادر یا خواهر و برادری لباً اشک‌های بین دو انسان جنبه جنسی دارد یعنی اگر شهوت رو از میان برداریم عشق دیگه مفهوم خودش رو از دست میده اگرچه در ظاهر ممکنه ادعا بشه این عشق ریشه در شهوت نداره ولی این نمیتونه سعید باشه چون همه عشق هایی که بین دو نفر برقرار میشه بدون حس جنسی قابل تصور نیست و این حرارت را از بین خواهد بود این عشق میتونه بین دو فرد مذکر یا مونث  یا مونث به مذکر و یا بالعکس ایجاد بشه مسلماً فقط یک حالت از این عشق ها قابل قبول و صحیح هستش این هم عشق مذکر به مونث یا مونث به مذاکره که ختم به ازدواج بشه و اساس بودن این عشق در انسان هم برای همینه اما گاهی اوقات بنا به دلایلی که می خوام راجع به همون صحبت بکنیم دچار اشکالات میشیم یعنی لاً عشق بین دو همجنس اتفاق می‌افتد یا عشق بین مرد و زنی که امکان ازدواجشون وجود ندارد یا عشق یک طرفه است و طرف مقابل هیچ میلی نداره می خواهیم ببینیم که چرا این اتفاق می افته و ریشه این گرفتاری از کجاست و چطور تشخیص بدیم که عشق ما از چه نوع عشقی هستش اصطلاحی که ما در این پست راجع به صحبت می کنیم شاید بشه گفت قرار دادی یعنی وقتی میگی عشق عشق های کاذب چون در مقابلش عشقه الهیه و اگر گفتیم عشق کاذب  مقصود  یا مجازی یا نفسانی هستش که کاذب بودنش به معنای باطل بودنش نیست عشق صحیح بین دختر و پسر که منجر به ازدواج بشه رو همون عشق کاذب می‌گیریم 

احساسات انسان دو خاستگاه اساسی دارن..یکیش نفسه یکیش شیطان و بطور کلی جنیان.که راجعش پست مستقلی خواهم نوشت ان شاالله.

بدلیل توان ذاتی جن در نفوذ به احساسات  این کار نوعا برای جنیان کار مشکلی نیست که به احساسهای انسانها دسترسی داشته باشن و با دستکاری اون باعث جهت دادن فرد به سمتی که خودشون میخوان بشن.

در واقع این تخصص جنیانه و خطر شیطان هم در همین قدرتشه.که بحثش  مفصله.

در مورد عشقهای بین جوانان خصوصا یک خطر بالقوه همیشه  وجود داره .اینکه مبادا این عشق واقعی نباشه و تحریک عواطف توسط جنیان باعث این حال شده باشه..

پس تا اینجا طبق تعریفی که کردیم عشق کاذب یا مجازی یا نفسانی که ختم به ازدواج بشه یا در مسیر ازدواج باشه رو عشقه درست و صحیح میدونیم و در مقابل عشقی که از طرف شیطان باشه و نفسانی نباشه و در جهتی غیر از ازدواج صورت بگیره را عشق باطل و مخرب می دانیم حالا می خواهیم ببینیم که در چه مواردی گرفتار عشق شیطانی میشیم و تا بتونیم تشخیص بدیم کجا فریب شیطان را خوردیم و کجا داریم درست عمل می کنیم

گاهی اوقات جنیان میتونن بشکل خیلی زیادی وارد حریم انسانها بشن و به نسبت قدرتشون در نفوذ میتونن هر حسی رو به فرد القا کنند .حس  های القایی شیطان غالبا یکی از این دو نوع هستند.

اول حسهای منفی با فرکانس پایین

دوم حسهای هیجانی که فرکانسش باعث آشفته احوالی میشه.

یعنی دلیلی نداره بیان حس مثبت با فرکانس بالا به کسی القا کنند که با این کار فرد رو ازدست بدن.

فرکانسهای هیجانی هم برای مختل کردن هاله و اسیب پذیر بودنه اونه

همه ی حسهای منفی افراطی که در مردم وجود داره از طرف شیطان یا سایر جنیان انجام میشه.و واقعیت نداره.در مورد احساسات هیجانی مثل شهوت و خشم و عشق و ترسهای ناگهانی و عمیق هم احتمالش زیاده که با تاثیر جن  این اتفاق افتاده باشه.

عشق یکی از بسترهای مفید و پرکاربرد برای جنه.چون اگه فردی عاشق کسی باشه خیلی راحت میشه فرکانس طرف رو پایین اورد.و با القای احساسات تخیلی چاکرا رو باز نگه داشت.همینطور خود عشق بخاطر قدرت زیادی که داره باعث برهم خوردن نظم هاله میشه.نشانه ی این نوع عشقها غیر معقول بودن اون عشقه.

مثلا عشق به همجنس.که خیلی هم شایعه.عشق به فرد متاهل.عشق به کسی که میدونیم به ما علاقه ای نداره و نخواهد داشت..که اغلب دختر هایی که عاشق بازیگران پسر میشن همین حال رو داره.و هر نوع عشقی که عرف و عقل میگه این عشق اشتباهه و همه سرزنش میکنند.چون خداوند هر حسی که در انسان قرار داده یک زمینه ی صحیحی هم براش در نظر داشته.ترس درست هم داریم ترس افراطی هم داریم شهوت درست و شهوت حرام هیجان درست و غلط عشق هم همینطوره این که میگن نباید ادم به کسی عاشق بشه عشق فقط خدا و از این حرفها اشتباهه.عشق جنسی وجود داره پس حتما لازم بوده که خداوند اون عشق رو طراحی کرده .درستش هم جاییه که عشق جنسی به ازدواج ختم بشه.لازم به یاداوری نیست که همه ی عشقهای بین دختر و پسر سرش به شهوت جنسی میرسه اگرچه خیلی ها نمیخوان اینو قبول کنند ولی عشق بین زن و مرد بدون شهوت معنا نداره.و این حرف نادرسته عشق انسانی حتما ریشه در شهوت داره و بد هم نیست یعنی اگه بجاش استفاده بشه و در مسیرش باشه یک موهبت الهیه.اما وقتی دیدیم این عشق جوریه که هیچ رقمه نمیشه توجیهش کرد و سرانجامی نداره احتمال زیاد از طرف شیطانه و حتی برای خود فرد هم اصالت نداره.یعنی خودشم متوجه نیست که این میل بهش القا شده والا عشقی وجود نداره.و معمولا هم ناگهانی این عشق تموم میشه یا به نفرت تبدیل میشه.عشق بین زن و شوهر یا حتی اگه قبل از ازدواج شکل گرفته باشه اما طبیعی و منجر به ازدواج باشه دلیلی نداره یک دفعه قطع بشه و یا تبدیل به تنفر بشه.اتفاقا با گذر زمان تثبیت میشه .بله ممکنه از شدت شهوت کم بشه که بخاطر ارضا شدنه و طبیعیه.مثل ادمی که تشنه ست خب اگه پارچ اب کنارش باشه و هر وقت خواست بخوره دیگه اون ولعی که زمان تشنگی داشت رو که نخواهد داشت.پس این سرد شدن عادیه.و خرده ای نیست اگه کم رنگ بشه.اما علاقه ی قلبی به همسر سرجاش میمونه و عمیقتر هم میشه.وابستگی بعضی از زوجها به هم دیگه خیلی عمیقه اگر چه در ظاهر نشون ندن و به نظر برسه همه چی عادیه ولی تحمل یک شب جدا بودن از هم رو ندارن.این عشق درست و در مسیر خودشه خیلی هم خوبه.نه تنها منافاتی با عشق الهی نداره که لازمه ی درک عشق الهی هم هست.

اما زن یا دختری که بطور ناگهانی و شدید به کسی که اصلا هیچ رقمه نمیشه توجیه ش کرد عاشق میشه یعنی پشت پرده داره اتفاقاتی رخ میده که جا داره طرف بخودش بیاد و بترسه.که چرا همچین شد.این عشق واقعی نیست و از طرف نفس نیست این  حس از طرف شیطان به دلش افتاده و زمینه ی ظهور احساسات دیگه خواهد بود..چون خیلی طول نمیکشه که امواج سنگین غم سراغش میاد.حس شکست حس ناکامی حس پوچی حس ترد شدن و .....این حسها همه فرکانس پایینی دارن و باعث ضعیف شدن هاله میشن.ضعف هاله انسان رو مستعد گرفتاریهای روحی و حتی بیماری میکنه.و همینطور بودن در فرکانس پایین یعنی هم فرکانسی با اجنه یعنی براحتی میتونن به فرد نفوذ کنن و تحت کنترل بگیرن .و اثار مخرب فراوانی در یکبار عاشق شدن و ناکامی وجود داره.

قصه ی  مردمی که یک عشق در دوران جوانی که باعث شده مسیر زندگیش عوض بشه قصه ی تلخ و رایجیه.خیلی ها بخاطر غیر عادی بودن و نشدنی بودن اون عشق هیچ وقت راجعش حرف نمیزنن .ولی دچار مشکلاتی میشن که دلیلش رو هم کسی نمیدونه.عاشق افراد معروف شدن یکی از متداولترین این عشقهای شیطانیه.افرادی که این عشق بقدری بهشون فشار میاره و وارد دنیای تخیل میشن که گاها حتی میرن خواستگاری هم میکنن .خواستگاری هایی که فقط باعث تخریب شخصیت دخترها و پسرهای عاشق میشه.و بعدها نمیتونن این خاطرات تلخ رو از خودشون دور کنند.میبینن چقدر بیخود و سر موضوع ناممکن خودشون رو مضحکه کردن.متاسفانه نا آگاهی بعضی از مردم هم به گرفتارتر شدن این بندگان خدا دامن میزنه .همون افرادی که میرن و بیچاره رو تشویق هم میکنن که بله عشق ارزشمنده عشق قیمت نداره لیلی چیکار کرد ادم عاشق هر کاری بکنه اشکالی نداره چون از سر عشق بوده و . .که اگه یه نیرویی هم از درون فرد رو کنترل میکرد اونو هم نابود میکنن و فکر میکنه بله دیگه عاشقه و اشکالی نداره هر کاری بکنه چون عشق مقدسه و....ولی این حرفها کلا انحرافه کدوم عشق.عشقی در کار نیست این حس که واقعی و از درون خودش نیست بهش القا شده.به هر دلیلی اگه اون جن بخواد بره این عشق هم تموم میشه یعنی با زور اون جن عاشق شده یوقت هم میره طرف هم متوجه نمیشه چی شد .کی اومد و کی رفت .لذا هر جا کسی گرفتار عشقی شد که عشقش معقول نبود و راه بن بست بود یقین کنید یجای کار اشکال داره و هدف زمینگیر کردنه فرده..جن تمام این کارها رو میکنه که بتونه قربانی رو تحت کنترل خودش بگیره و بیشتر ازش استفاده کنه یعنی انرژیش رو بگیره و ..که راجعش خیلی صحبت کردیم.

گاهی اوقات شرایط ممکنه تا سالها ادامه داشته باشه دختر خانمی که خواستگار هم داشته همه رو رد میکنه به امید اینکه بتونه با پسری که بهش علاقه داره ازدواج کنه در حالی که اون پسره اصلا حواسش به این دختر نیست از اولشم نبوده ولی این دختر تو خیال خودش تصور میکرده که اونم بهش علاقه داره حالا چرا چون مثلا نگاهش یجوری بوده که حس کرده از علاقه بوده.یا فلان جا خندیده یا حتی چهارتا حرف محبت امیز هم بهش زده  یا اصلا ممکنه یمدت ابراز علاقه هم کرده باشه ولی پسره دیگه اغلب پسرها این حرفها براشون سرگرمیه.ولی دخترها جدی میگیرن..به هر صورت بخاطر یک اشتباه در انتظار میشینه و طی این مدت هم کلی اذیت میشه که چرا محل نذاشت چرا این حرف رو زد چرا چنین شد.چون پسر داره زندگی خودش رو میکنه و این دختر هم واقعا عاشق نشده یعنی از نفس خودش نیست ولی خودش خبر نداره.

اگر عاشق شدید با این تست تکلیف عشقتون رو مشخص کنید که واقعی و طبق امیال شخصی شماست یا از طرف جنیان القا شده و بهدف زمین گیر کردن ایجاد شده.

 از آنجایی که شیطان اینجور مواقع با به اشتباه انداختن فرد میخواد کار خودش رو پیش ببره میتونیم با بررسی منطقی موضوع تکلیف رو روشن کنیم با این توضیح که شیطان به طور کلی دو نوع روش داریم که به انسان آسیب بزنه یکی اینکه لذت های نفسانی  که لذت نفس رو تحریک میکنه و لذتی که وجود ندارد رو لذت نشون میده مثلاً گناهی که لذتش ۱۰ درجه هستش رو میاره در خیال اون شخص ۲۰ درجه نشون میده که تحمل اون شخص نسبت به اون ضعیفه و از عهده مقاومت در برابر این برنمیاد و نهایتا مرتکب اون ناهنجاری میشه.یعنی اگاهانه اشتباه میکنه اگاهانه کاری رو که نباید رو انجام میده.

ولی گاهی که از این روش ناامید میشه یعنی میبینه که هر چقدر هم این لذت رو زیاد نشون بده فرد مقاومت میکنه بنابراین از راه دیگری وارد میشه و میاد کاری رو که اشتباه هستش رو درست جلوه میده یعنی طرف خودش فکر میکنه که در مسیر مستقیم میره و هیچ اشتباهی مرتکب نشده در حالی که تمام مسیر رو در خدمت شیطان بود در مورد عشق هایی که از طرف شیطان القا میشه همین اتفاق می افتد یعنی فرد خودش نمیدونه که در حال انجام دستورات شیطانه و اشتباه میکنه اما از آنجایی که خداوند در نهاد هر کسی قدرتی قرار داده که با شیطان مبارزه کنه میتونه در برابر این حمله مقاومت کنه  هر کسی که به این صورت گرفتار شیطان می شه اگر از عقلش استفاده کنه راه رو  پیدا میکند لذا در عشقهای کاذبی که توسط شیطان القا شده فرد دوست نداره راجع به عشقش فکر بکنه اگر کسی بخواد نصیحتش بکنه ناراحت میشه چون نصیحت گر میاد دلایل منطقی برای حرفش میاره و این هم دوست نداره  بشنوه چون اگر بشنوه مجبور میشه دست از این اشتباهش برداره نمیخواد باور کنه که اشتباه کرده این نشونه خیلی مهمه در حدی که اگر کسی اینقدر حواسش جمع باشه که برای هر کاری بتونه فکر کنه و از عقلش استفاده بکنه احتمال اینکه گرفتار شیطان بشه و راه اشتباه رو به جای راه راست بره خیلی کمه چه در مورد عشق چه در موارد دیگه که فریب شیطان را میخوریم و گرفتار میشیم به خاطر اینه که نمیخواییم یا نمیتونیم فکر کنیم.