حاجت دادن چهارده معصوم قسمت اول

حاجت گرفتن از امامان دین و بزرگان همواره از طرف شیعیان بعنوان یک باور مورد پذیرش قرار داشته است.در مقابل اهل سنت به این عمل شیعیان بعنوان اعتقادی شرک الود نگریسته و شیعیان را تا مرز مشرک بودن متهم وحتی محکوم کرده اند.

ماجرا تا جایی پیش رفته که علمای شیعه در مناظرات موضع اصلی خود را کتمان و به شفاعت ایشان پرداخته اند در حالی که شفاعت در برابر قدرت اصلی امامان شیعه در درجه دوم قرار دارد.حقیقتا شیعیان به گنجی بسیار گرانقیمت دسترسی دارند اگر به آن توجه کرده و قدر دان باشند.

در جهانی زندگی میکنیم که جریان حرکت و رشد انسانها به انرژی معنوی وابسطه ست.انرژی ای که بطور قهری هر انسانی از اون برخورداره اما همه به میزان کافی از آن بهره مند نیستند.

انرژی از دو کانال متفاوت به انسان میرسه .

این بحث رو ناچار برای چندمین بار باید توضیح بدیم چون از ارتباطاتی که با مخاطب میگیرم متوجه شدم موضوع درست جا نیافتاده و باعث شبه شده اگه قبلا مطالعه کردید و نیازی به تکرار مجدد ندارید این بحث رو رد کنید

.یکی از ابزار مادی که توسط سیستم تغذیه و تنفس تامین میشه و به مصرف بدن جهت رشد و حرکت و زنده ماندن میرسه.

و دوم از طریق معنوی که از طریق بعد معنوی جهان تامین میشه و ارتباطی به قدرت حاضمه نداره.اگر چه غذا ها و اکسیژن مورد تنس هم از جهت معنویاتی که دارن میتونن تاثیر گذار باشند.مثلا مال حلال انرژی معنوی مثبت و مال حرام باعث تخریب انرژی معنوی میشه.اگرچه هر دو به یک اندازه انرژی نوع اول رو دارن

انسان از بعد حیوانیش برای بقا و رشد و حرکت نیاز به انرژی داره.که همه باهاش اشنا هستیم.این انرژی در مواد غذایی موجوده که در بسته بندی مواد غذایی موجوده .نوع تغذیه و اکسیژینی که مصرف میکنیم تاثیر زیادی در کیفیت این انرژی دارن اما دیگه فرقی نمیکنه که از راه حلال تامین شده باشه یا حرام.مثلا مال دزدی هم همون قدر انرژی تولید میکنه که مالی که با زحمت حاصل شده و حلاله.یا گوشت خوک هم انرژی به بدن میرسونه .و میتونه انرژی مورد نیاز بدن رو تامین بکنه.خوردن مال یتیم هم همینطوره.لذا انرژی مورد استفاده ی بدن ارتباطی با معنویات نداره. این نوع انرژی کلا متفاوت با انرژی نوع دومه اما متاسفانه علوم غربی این دو تا رو فرق نمیدن و پزشکها یا اونهایی که در حوزه ی ماورا تحقیق کردن هم همین مشکل رو دارن و تصور میکنن یک نوع انرژی وجود داره.واقعش اینه این مطلب جزو موضوعاتیه که با شهود برام حاصل شده و خوشبختانه قابل اثبات هم هست اما خب چون بنده که فرد سرشناسی نیستم مطرحش میکنم گاهی در برابرش مقاومت میشه صرفا چون غربی ها گفتن یک نوع انرژی داری یا چه بسا در موردش سکوت کردن و اگه برای غربی ها هم مطلب رو توضیح بدی متقائد بشن.اما خب برای خیلی ها ملاک نظر غربی ها یا افراد معروفه که تا حدودی هم حق دارن ولی دیگه هر کس قدرت تعقل داره و میتونه متوجه بشه و خودش درک کنه .در هر صورت از نظر بنده انرژی دو نوع کاملا متفاوته و هیچ شباهتی به هم ندارن.

بنده تغذیه جن از نوع اول انرژی رو مکرر باشهود شخصی درک کردم و برای خودم از یقینیاته.

اما نوع دوم انرژی همونیه که در غذای حلال و حرام تفاوت داره.همون که اگه مال حرام کسی بخوره قصاوت قلب میگیره.این نوع انرژی از طریق غذا خوردن هم تامین میشه اما نه از حیث کالریش بلکه از لحاظ بار معنوی اون غذا.احتمالا دیگه تا حالا شنیدید که دانشمند ژاپنی حدود بیست سال پیش در مورد اب ازمایشی کرد و ثابت کرد که معنویات میتونه در شکل کریستالهای یخ تاثیر گذار باشه.یعنی مثلا ابی که براش کلمات خوب مثل خداوند.خوبی .مهربانی بخشش و....خونده بشه با ابی که کلمات زشت و منفی بهش خوندن خیلی تفاوت داره.عملا اثبات کرد که خوندن دعا بر آب ،(گرفتن ظرف آب مقابل دهان به نحوی که نفس فرد به اب بخوره و قرائت دعا یا قران در اون حین) روی اون اب تاثیراتی میذاره که در ازمایشگاه قابل مشاهده هستش..این نوع دوم انرژیه که در موردش صحبت میکنیم.همون انرژی معنوی خوراکی ها.اب زمزم بیت آب ها قویترین ارتعاش رو داره .جالب اینکه یک قطره از اب زمزم رو اگه در یک تانکر اب بریزی همه ی آب متاثر از اون یک قطره میشه .این مطلب اثبات شده که با سرج گوگل میتونید ملاحظه بفرمایید.گوسفندی که ذبح شرعی میشه بسیار متفاوت از سایر گوسفندهاست.چه بسا علت لذیذ بودن گوشت قربانی هم به همین دلیل باشه.چون در کشتارگاهها که مراعات نمیشه و معلوم نیست چقدر ذبح شرعی انجام میشه.اثر این دو گوسفند در معنویاته.علاوه بر اینکه خوراکی های حلال و طاهر بُعد معنوی انسان رو قوی میکنن باعث میشن بدن انسان هم با نشاط و سالم باشه ..

در مورد تنفس هم همینه اگه مقدار معینی اکسیژن به ریه برسه و تنفس عادی باشه فرد زنده میمونه و مشکلی هم نداره.چون غذا با کمک اکسیژن به انرژی تبدیل میشه.چه غذای حرام چه حلال.اکسیژن هم فرقی نمیکنه اکسیژنه مجلس روضه و هوای پاک باشه یا اکسیژن برا محلی باشه که یعده جمع شدن مشروب حرام میخورن.هوا هواست دیگه تاثیری در نیاز بدن به اکسیژن نداره.اما تفاوت زیادی در حال معنوی فرد داره.اولی که تنفس از محلی که روضه خوانی انجام شده و ملائک حضور دارن کجا و دومی که محل تردد شیاطین هستش کجا.

در روحیه و حال معنوی تاثیر گذاره

ما بعنوان شیعه شاخصه هایی داریم که معتقدیم مذهب ما طبق یک اصول قوی و مطمئن هنجارها رو تعریف کرده .هیچ حرامی بی دلیل نیست.لذا مالی که از طریق گرفتن ربا باشه مالی که زکاتش پرداخت نشده باشه.مال غصبی مال دزدی.مال یتیم یعنی خوردن سهم ارث خواهر برادر.و...مالی که از قمار حاصل شده و کلا مال حرام همینطور همه ی نجاسات مثل شراب و مسکرات یا گوشت خوک و خرگوش یا گوشت گاو و گوسفند یا مرغی که ذبح شرعی نشده بعضی از اجرای حیوان حلال گوشت مثل دنبالان و..و هر نوع خوراکی حرام اثرات منفی روی معنویات انسان دارن.و باعث سیاهی قلب و سنگینی میشن.اشک چشم خشک میشه و دیگه فرد حال سبک و خوب رو هیچ وقت تجربه نمیکنه مگر اینکه توبه کنه.

بحث دیگه در مورد خوراکی ها و اثار معنویش مستحبات و مکروهاته خوردن و اشامیدنه.بعضی گوشتها خوردنش کراهت داره.یعنی اگه نخوری بهتره مثل گوشت اسب و الاغ.یا در میزان مصرف گوشت که چقدر در هفته استفاده بشه بهتره.یا استفاده نشه بهتره.یا از کجای گوشت حیوان بهتره مصرف بشه.این جور موارد و مثالهایی که در ادامه زده میشه از هر دو انرژی نتیجه ی بهتری دارن.یعنی هم از جهت طبی(انرژی بدن) اثار خوبی دارن و هم چون عمل به مستحبات محسوب میشن اثار معنوی(انرژی هاله)اثر گذار هستن.

موارد دیگه ای هم هست که چون قصد نداریم وارد موضوع بشیم دیگه منسجم و کامل بیان نمیکنم فقط چند تا مثال میارم.

خوردن اب راکد مکروهه.خوردن از سرچشمه مستحبه.غذای مانده مکروهه.خوردن غذای داغ مکروهه .پنیر خالی مکروه اما با گردو مستحبه.تند خوردن غذا کراهت داره و.....

و صدها مورد که مربوط به غذا خوردن هستش و با عنوان مستحبات میشناسیم همشون با توضیحی که گذشت بر هر دو انرژی تاثیر میذارن.

پس تا اینجا اثر معنوی خوراکی ها رو بررسی کردیم.

انرژی بدن فقط با خوردن و تنفس تامین میشه و راه دیگه ای نداره و روش مشترک جذب هر دو انرژی محسوب میشه.

انرژی معنوی یا هاله با روشهای مختلفی قابل جذبه

که بطور کلی میشه به دو گروه تقسیم کرد.

اول روش تولید انرژی معنوی با اعمال

دوم جذب انرژی از منابع موجود در هستی

در روش اول خود انسان با انجام اعمالی مقدمات تولید انرژی معنوی رو ایجاد میکنه که شامل موارد زیادی میشه.مثل عبادات.یا ایمان داشتن.نیت الهی در اعمال.و...که شرحش مفصله که در ادمه راجعش مفصلتر صحبت خواهیم کرد.

اما در روش دوم از منابع انرژی معنوی در جهان هستی بهره میبریم یعنی کافیه بتونیم به نوعی به این منابع متصل بشیم.مثلا اتصال به خداوند منبع اصلی انرژی.اتصال به امامان و منابع دیگه که در جهان موجوده و میتونیم ازش استفاده کنیم.مثل مکانهایی که انرژی بیشتری دارن.گفته میشه چند کمر بند انرژی در زمین وجود داره که محل اهرام ثلاثه ی مثل یکی از محلهای تلاقی دو کمربند انرژیه که قدرت زیادی هم داره.

انسان محور اصلی آفرینش

اگه در بین ادیان بررسی کنیم همه شون انسان رو مرکز خلقت عنوان کردن.یعنی بر اساس کتابهای اسمانی همه ی جهان در جهت خدمت رسانی به انسان خلق شده.من جمله انرژی معنوی که در موردش صحبت میکنیم.اگر مراکز طبیعی در زمین حامل انرژی هستن واگر خوراکی ها میتونن انرژی بدن اگر اعمال انسان تولید انرژی میکنه همه برای اینه که انسان بتونه با کمک این انرژی ها خودش رو به کمال برسونه .انسان وقتی میتونه به کمال برسه و جایگاه اصلیش رو پیدا کنه که بیشترین انرژی معنوی رو جذب کرده باشه.یا میشه اینطور بگیم هر قدر انرژی معنوی بیشتر باشه نشان از قدرت روحی و جایگاه اون فرد در دنیاست.قدرت واقعی انسان به همین انرژی بستگی داره .همین انرژی هستش که کاریزمای انسان رو بالا میبره و جذبه میده.با داشتن این انرژی انسان میتونه کارهای خارق العاده بکنه.بیماران رو شفا بده و حتی خلق کنه.این توانایی برای انسانه و هیچ موجود دیگه ای در جهان نمیتونه قدرت خلق داشته باشه.

از جمله ی این شخصیتهای بزرگ چهارده معصوم شیعه هستن.که هر کدوم به تنهایی وزنه ای در عالم هستی محسوب میشن.جایگاه بی نظیری که حتی انبیای الهی هم نتونستن بهش برسن .و در راس همه اونها پیامبر اکرم ص هستن .فردی که خداوند در مورد ایشون فرموده لولاک لما خلقت الافلاک.اگر تو نبودی افلاک رو خلق نمیکردم.

بدون شک پرقدرت ترین انرژی ها رو نبی اکرم ص و سیزده معصوم بعدی دارن.

شخصیت امامان شیعه

در مورد چهارده معصوم شیعه و جایگاه خاصی که در جهان دارن از دو جهت میتونیم ورود کنیم یکی از جهت باورهای خود شیعه وفرمایشات معصومین و راه دوم اینکه بدون توجه به انچه باور داریم و خودشون بیان کردن ببینیم در کجای جهان هستی قرار دارن.

چهارده معصوم در نگاه شیعه

برای معرفی معصومین شیعه بهترین منبع خودشون هستن.وصفی که امامان در مورد خودشون دارن معتبرترین اوصافه .در اسناد معتبر روایات و زیارتنامه های زیادی وجود داره که میشه بهشون استناد کرد مثل زیارت عاشورا یا زیارت امین الله.و زیارت جامعه ی کبیره و سایر منابع

زیارت جامعه فوق العاده عجیبه خصوصا اینکه از زبان امام هادی نقل شده و این یعنی تفاوتی با وحی نداره از حیث درستی و اعتبار.پیشنهاد میدم خودتون یکبار این زیارت رو مطالعه بفرمایید.از اینجا میتونید متن و ترجمه و صوت این زیارت رو مطالعه بفرمایید.

اما به چند فراز از این زیارت اشاره میکنیم

و اشرقت الارض بنورکم.

زمین با نور شما روشن شد

روشن شدن زمین با نور چهارده معصوم رو هر جور بخواییم تعبیر کنیم و پایینترین حالت ممکن رو لحاظ کنیم باز هم وصفیه که فقط برای این چهارده معصوم بکار رفته.در مورد هیچ پیامبر الهی یا هیچ کدوم از بزرگان چنین تعبیری نداریم.

فَالرَّاغِبُ عَنْكُمْ مَارِقٌ وَ اللاَّزِمُ لَكُمْ لاَحِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ فِي حَقِّكُمْ زَاهِقٌ‏

پس هر كس از طريق شما برگشت از دين خدا خارج شده و هر كس ملازم امر شما بود ملحق گشت و هر كس در حق شما مقصر شد محو و باطل گرديد

وَ الْحَقُّ مَعَكُمْ وَ فِيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ وَ مِيرَاثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَكُمْ‏

و حق با شما و در خاندان شما و مبدأش از شما و مرجعش بسوى شماست و اهل حق و معدن حق و حقيقت شماييد و ميراث نبوت نزد شما است

وَ إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ وَ فَصْلُ الْخِطَابِ عِنْدَكُمْ‏

و بازگشت خلق بسوى شما و حساب خلايق بر شما است و فيصل حق از باطل نزد شما خواهد شد

خداوند چهارده معصوم رو بعنوان الگوی همه ی انسانها معرفی کرده که دیگران بدونن هدف از هنجارها و معارف دینی چیه.نهایتا شخصیتی که مورد انتظار هستش نزدیکترین حالت به این بزرگان هستش.و روایات فراوانی که در جایگاه امام معصوم نقل شده که ارجاع میرم به اصول کافی و یا میزان الحکمه که دو منبع معتبر هستن هر دو کتاب بحثی به نام امامت دارن که روایات مربوطه رو اوردن.

چهارده معصوم و جایگاهی که بدون توجه به روایات وارده برایشان قابل درک است.

صرف نظر از باورهای مذهبی از طرق مختلف میشه به جایگاه پرعظمت معصومین رو بیان کرد.

مثلا شخص پیامبر اکرم از دوران نوجوانی فردی بودن که مورد توجه دیگران قرار داشتن.بطوری که امین و فرد راستگویی شناخته میشدن و علارقم جوان بودن همه برای ایشون احترام قائل بودن.بعد از بعثت هم صرف نظر از اثار معنوی ای که در شخصیت ایشون بود ،مرکز توجه مسلمانان بودن.همه جا صحبت از ایشون بود .مردم توجه عمیقی به حضرت داشتن و همین کافی بود تا کاریزما و انرژی فوق العاده ای براشون جذب کنه .از وقتی هم که حیات مبارکشون در دنیا تموم شد.(بعداز اتمام عمر روح انسان یعنی همون بعد اصلی وجود همچنان میتونه انرژی جذب و ارسال کنه..توجه کردن دیگران یکی از قویترین روشهای جذب انرژی محسوب میشه).تا به امروز همه ی مسلمانان ایشون رو میشناسن و بهشون احترام قائلن.صلوات هایی که فرستاده میشه هر کدومش یک توجه ویژه محسوب میشه در هر نمازی با لحاظ اذان و اقامه و تشهد نماز که اسمی از ایشون برده میشه و کتابها و سخنرانیهایی که در مورد پیامبر اکرم بوده اون هم طی چهارده قرن کافیه که این شخصیت جایگاه با عظمتی در جهان هستی پیدا کنن.اگرچه انرژی ای که از طریق توجه دیگران جذب کردن در برابر انرژی معنوی خودشون ناچیزه.دیگه خودتون حساب کنید با چه منبع انرژی ای طرف هستیم.

بعد از خداوند قطعا شخصیت پیامبر اکرم قویترین منبع انرژی در جهان محسوب میشن.

همین ماجرا در مورد امیر الموئمنین علیه السلام .حضرت زهرا سلام الله علیها.و یازده امام بعدی هم صدق میکنه .

حقیقتا تصور عظمت ارواح معصومین قابل درک نیست.برای تقریب ذهن مثالی میزنم.

در مورد درک فاصله ذهن انسان تا چه محدوده.؟ ما میتونیم فاصله ی صد کیلومتریا ده هزار کیلومتر رو درک کنیم اما وقتی فاصله ها کیهانی میشن چطور؟مثلا یه واحد معروفی داریم به نام سرعت نور.فاصله ای که نور از خورشید تا زمین رو باید طی کنه هشت دقیقه ی نوریه.یعنی اگه با سرعت نور حرکت کنیم هشت دقیقه طول میکشه نور از خورشید به زمین برسه.فاصله ی زمین تا خورشید رو در عکسها دیدیم.حالا وقتی گفته میشه یک ساعت نوری.یعنی چقدر؟چند برابر فاصله ی زمین تا خورشید میشه.همین رو بسختی میشه تصور کرد.بعد یک روز نوری چقدره.یک ماه نوری یک سال نوری...یک ملیون سال نوری ...یعنی چی...حقیقتا حتی نمیشه تصویر سازی کرد که یعنی چقدر.یعنی این فاصله چقدره که نور یک ملیون سال طول میکشه این فاصله رو طی کنه..

عظمت و نور و انرژی پیامبر اکرم و معصومین همچین اختلافی با نور انسانهای دیگه داره.حتی قابل تصور نیست که مثلا امام حسین علیه السلام صرف نظر از جایگاه امامت و جایگاهی که با شهادتش حاصل شد و جایگاهی که بخاطر نوع شهادتش حاصل شد وجایگاهی که در حدیث کسا بیان شده جایگاهی که خداوند اختصاص داده همه ی اینا رو فراموش کنیم فعلا.صرفا همین مقدار انرژی ای که طی این چهارده قرن از توجهی که مردم به حضرت داشتن رو هم بخواییم تصور کنیم برامون قابل درک نیست.

کسی که در انتخابات مجلس شرکت میکنه و رای میاره طی ده روز رنگ صورتش بقدری تغییر میکنه که همه متوجه میشن.رییس جمهور ها که جای خود داره.فردی که فقط در انتخابات یک کشور مردم بهش توجه میکنن بقدری قوی میشه که عملا هیچ طلسمی روش کار نمیکنه و هیچ کس نمیتونه چشم بزنه .چهره تغییر میکنه و میشه یه منبع انرژی .تصور کنید کسی که چهارده قرن از طرف همه ی مسلمانان مورد توجه بوده چه انرژی با شکوهی داره.

ادامه ی بحث در قسمت دوم ان شاالله

شفاعت اهل بیت.حاجت دادن امامان.توسل به معصومین.دلیل حاجت دادن امامان شیعه