شیطان و جن در مراسمات فرهنگ و دینی

ساخت وبلاگ

نقش جن و شیطان

در

مناسبتها و فرهنگهایی

که با نام دین رایج است

گاهی چنان غرق حاشیه ها و انحرافات رفتارمان میشویم که نه تنها قبحش را فراموش میکنیم که حتی تصور میکنیم در جهت باورهای دینی بوده و برایش تقدس قائل میشویم.

ادیان الهی همیشه از فرهنگها و سلایقی که بصورت جمعی شکل گرفته و خود را با نام دین الهی معرفی کرده مورد حمله قرار گرفته است.با این تفاوت که در این نوع حملات هیچ نامی از دشمن در میان نیست و اساسا حرکتی ضد دینی محسوب نمیشود.

و این روش معمول شیطان برای نفوذ بر بنی ادم بوده و همواره در مسائل ریز و درشت جاری بوده است.

نوحه سرایی ها و زجه های دلخراش بانوان در زمان فوت یا تشییع جنازه ی رفتگان یکی از مواردی است که در کنار سایر تحریفات نوعی مراسم دینی تلقی میشود.پخش قران با صدای بلند .دسته گل.نهار و شام تحمیلی به عزادار سنگ قبر و...بخشی از القائاتی است که شیاطین به ما ایرانی ها داشته اند و همچنان ادامه دارد.بسیاری از این امور خلاف شرع است.اما بدلیل حساسیت موضوع کسی تمایلی به ورود به بحث نشان نمیدهد.

در این پست به اداب و شیوه ی

عزاداری های سنتی

که در فوت نزدیکان صورت میگیرد میپردازیم.

یکی از شیطانی ترین وقایع در لحظات اولیه ی فوت اشخاص زجه ها و شیون های دلخراشی است که بشکل حرفه ای که گویی براش اموزش دیدن ،در زمان تشییع جنازه یا روزهای اول شنیده میشه

باری

این صداها برای همه ی ایرانی ها آشناست و یاداور لحظات تلخیه که همه در زندگی تجربه میکنن .

شیون هایی که با لحن خاصی که غالبا توسط خانمها بلند میشه و دل هر مستمعی رو ناخن میکشه .همراه با جملاتی بی معنا که شدیدا احساسی هستن.

جالب اینکه تقریبا همه ی خانمهای ایرانی تو این زمینه تخصص دارن.معلوم نیست چجوری یاد گرفتن و اصلا چطور تمرین کردن برای این کار.جملاتی روان که پشت سر هم میگن با یه لحن و اهنگ خاصی هم هست.

به سرو صورت میزنن و چند نفر اون خانم رو میگیرن که بلایی سر خودش نیاره.!!

اما چرا؟!

ایا واقعا ادمها انقدر همدیگه رو دوست دارن که تحمل جدایی براشون انقدر سخته.؟ دختر عمویی که سال بسال ایام عید با اکراه دختر عموی مرحومش رو میدیده ایا واقعا با فوتش انقدر منقلب شده؟! حتی خواهر برادر هایی که چند ساله با هم قهر هستن سر ماجرای ارث و مدام بد گویی همدیگه رو میکنن حالا برادر فوت شده.مگه میشه این خواهر رو جمع کرد.!!

بنده همه ی متنها و پستهام با بیان عامیانه ست و این پست هم کلی نکته داره که جا داره روش مانور داد و شوخی کرد .مطلب کلیه و به هیچ مصداق خاصی اشاره نداره و اتفاقا باید انقدر با این موضوع شوخی کرد که کم کم این فرهنگ شیطانی از بین بره و با یک رفتار درست جایگزین بشه.

اتفاقاتی که در مراسم تدفین یا روزهای اول فوت یک ایرانی میافته حقیقتا دور نمای طنزی داره .با کلی اثار مخرب و منفی و ضد ارزشی.که به نظر میرسه همراه با نفاق و تظاهر هستش تا یه عزاداری واقعی..

اینهمه از شیطان میگیم همینه دیگه.همین ندایی که به مردم فرمان میده ...

برادر مرحوم داره میاد نوبت توست باید یچیزی بگی که جیگرش اتیش بگیره

من خواهرشم اگه تا اخرین توان جیغ نکشم که فردا میگن چقدر بی محبت بود فوت داداشش ارام داشت گریه میکرد.

اگه صدای من از صدای جاریم محزون تر و بلند تر نباشه دیگه شوهرم تموم نمیکنه که من فوت مادرت انقدر زحمت کشیدم اما فوت مادر من مثل غریبه ها ساکت بودی.

زشته فلانی تو مراسم پدر من چقدر جیغ میکشید اصلا جیغ های اون بود که مجلس رو گرم میکرد زشته اگه جیغ نکشم.

درسته از شرش راحت شدم کپه ی مرگش رو گذاشت اما اگه همچین سوزناک نوحه سرایی نکنم شاید بگن عجب زن بی وفایی دیگه کسی نمیاد خواستگاریم.

عه عمو فوت کرد! باید یجور جلو سعیدشون جیغ بزنم که جلب توجه کنم پسر خوبیه.والا عمو رو که آه بابا اونو گرفت فلان فلان شده سهم همه رو خورد چون پسر بزرگتر بود به بقیه ارث. نرسید

و....

و....

اما شایعترینش همینه که من خواهرشم من دختر عمه شم خواهر شوهرمه و....زشته اگه جیغ های من از بغیه ضعیف تر باشه.

بی انصاف ها جوری صدا در میارن ادم جیگرش میاد تو دهنش.یعنی حتی اگه مرحوم به قتل رسیده باشه اون قاتل که با کلی کینه و با نقشه طرف رو کشته هم جیگرش کباب میشه میگه عجب ادم پستی بودم من .بمیرم الهی.

نمیدونم واقعا این خانمها با کی دارن مسابقه میدن.چیو میخوان ثابت کنن.واقعا چرا!؟!؟

چه فائده ای داره این کار.ایا کار درستیه واقعا.گیریم که با این صداهای وحشت ناک، عزیزان اون مرحوم بیشتر گریه کردن .خب این مگه کار خوبیه.

عوض ارام کردن و دلداری دادن به خانواده ی اون مرحومه ؟!.

معنی نداره هر مهمون جدیدی که از راه میرسه یه حرفهای احساسی میزنه نوحه میخونه یکم که اروم میشن اون یکی خاله از شهرستان میرسه .کجاست پسرم .کجاست دورش بگردم اومدم عروسی بچه ی خواهرم.البته اون لحظه همون پسرم پسرم میکنه.لباس دامادیش رو اوردم.فلانی پاشو خاله اومده دیدنت.پاشو قربون اون قدو بالات.چقدر خوشگل شده بودی این اواخر .کی چشمت کرده.و..

حالا مادر اون جوان هم میمیره و زنده میشه.همراه های خاله که از شهرستان اومدن هم میانداری میکنن.یکی جیغ میکشه یکی دیوونه بازی در میاره چند نفر میریزن اونو جمع کنن اون وسط یکی نقل میپاشه .که مثلا جون مرحوم قرار بود داماد بشه ...همون دختره که چون این مرحوم ازش خواستگاری نکرده بود و همه جا پشت سرش حرف میزد، هم نقل میپاشه.البته اصلا بنا هم نداشت جواب مثبت بده صرفا برای بالا بردن امار خواستگارهاش توقع داشت همین مرحوم هم بیاد خواستگاری و ایشون جواب رد بده ولی خب نیومد و دختر خاله ش از شدت تنفر لابلای این بد گویی هاش هر از گاهی هم چند تا تهمت تنگش میزد که دلش خنک بشه.حالا جلوی فامیل ....

این حرفها وصدها حرف مشابه واقعیت جامعه ست.حالا شاید بعضی جاها کمتره بعضی جاها بیشتر اما هست.

ولی اصل ماجرا رو نمیشه انکار کرد انگار خانمها میخوان از هم سبقت بگیرن.چه اونهایی که واقعا احساساتی میشن چه اونهایی که مصلحتی از این صداها در میارن و تظاهر میکنن.

سبقت گرفتن در سوزناک کردن صداها و جیغ هاشون جوریه که واقعا دلخراشه.انقدر جیغ و داد میکنن که تا چند روز بعد نمیتونن حرف بزنن.انگار واجبه .ماجرا خیلی جدی تر از این حرفاست که بخواییم ساده انگارانه به بهش نگاه کنیم و بگیم خب عزادار هستن .نمیشه ایراد گرفت ازشون .شاید یعده با خوندن این مطالب بگن داره مسخره میکنه .ولی خداوکیلی ایا قابل باوره که برای فوت فردی که اصلا سالهاست همدیگه رو نمیدیدن انقدر سرُصدا راه انداخته بشه .نه اینکه نمیشد همو ببینن.چون نمیخواستن روی همدیگه رو ببینن خودشون رو میزدن به ندیدن.از کنار هم توی خیابون رد میشن یکی سرش رو میکنه تو گوشی اون یکی به ویترین نگا میکنه که مبادا یه سلام علیکی با هم بکنن.اخرین بار هم عروسی فلان فامیل که چند سال پیش بود یه سلام علیک خشکی با هم داشتن.اما چون نسبت جوریه که مردم زیر ذره بین دارن و توقع میره حتما در مراسم ختم یا تشییع جنازه جیغو داد راه بندازه و الا میگن چقدر فلانی بی محبته میاد و سنگ تموم میذاره..ببینید موضوع نفاق و ظاهر سازیه که بخش زیادی از این صداهای جیگر اتیش زن مربوط به این گروهه.

یه بخشی هم با مرحوم نسبت فامیلی دارن مشکلی هم با هم ندارن اما خب هر کس خودش بهتر میدونه چی میگم مثلا فلان عمو یا دایی یا پسر عمه دختر عمه فوت کرده ایا واقعا از اینکه قراره دیگه اون فرد رو نبینه انقدر بی قراره اگه بله! پس چرا فقط در مراسم اینجوری میکنه وقتی خونه ی خودشه میگه میخنده و اثاری از ناراحتی دیده نمیشه.

کسی که واقعا انقدر وابسته باشه که از دست دادن عزیزی براش سخت باشه چند روز اول اصلا رمق حرف زدن نداره و معلوم میشه.مثلا کسی که بچه ش از دنیا میره.اونی که فقط جلوی نزدیکان مرحوم شلوغش میکنه یعنی داره اغراق میکنه حالا برای چی؟!مثلا که بگه ما هم فلانی رو دوست داشتیم و ناراحتیم.اما این رفتار دروغه و فریبه.

همون قدر که ناراحت هستیم نشون بدیم .کی گفته برای ابراز هم دردی باید نوحه سرایی کنیم قربون صدقه ی مرحوم رو بکنیم که بگیم فلانی برای ما هم عزیز بوده.این کار اشتباهه و باعث میشه جو مجلس تلختر بشه و دیگران هم گریه کنن .حالا نزدیکان و عزیزان مرحوم که دیگه با اون حرفها میمیرن و زنده میشن.اخه چرا باید اینجوری رفتار کرد.اطرافیان باید جمع بشن به عزادار دلداری بدن که سختی این عزا کم رنگ بشه.معنی نداره تلاش کنن روغن داغش رو زیاد کنن.حقیقتا یکی از تلخترین لحظات اینجور وقتها صداهای دلخراش اطرافیانیه که اصلا لزومی نداره شلوغش کنن و اساسا این ماجرا حسیه و باید و نبایدی نیست که بر اساس نسبت هایی که داریم خودمون رو موظف بدونیم که سهمی در سوزناک کردن مراسم داشته باشیم..

خانواده ی اصلی مرحوم داستانشون فرق داره مثلا کسی پسر جوانش فوت شده.دخترش فوت شده.خانواده ای که با هم در یک منزل زندگی میکردن اگه با صدای بلند گریه کنن خب حق دارن.اما باقی مردم با این گریه ها فقط باعث سوزناکتر شدن اون لحظات میشن و خدا میدونه صاحب عزا چی میکشه.نکنیم این کارا رو.

یعده هم احساساتی میشن .الکی.مثلا همسایه شون فوت کرده کسی که اصلا درست نمیشناختش یا فامیل دوره.اما تا خانواده ی مرحوم رو میبینه اینم یاد اموات خودش میافته یا اصلا همون صحنه ها متاثرش میکنه و دادو فریاد راه میندازه.

این داستان هم مخصوص ایرانه و در هیچ جای دیگه به این شکل نیست.یوقت میبینی یجا جوانی فوت شده پنجاه تا خانم دارن سرو صورت میزنن.برای چی اخه فرهنگ بدی درست شده کسی هم ورود نمیکنه.

اطرافیانه خانواده ی داغ دیده باید جمع بشن دلداری بدن نه اینکه خودشون ماجرا رو غم انگیز تر بکنن.

ابعاد روانی این سبک از عزاداری برای بچه ها

همه ی مردم ترسهایی دارن که یک عمر ازارشون میده.گاها کار به جاهای باریک میکشه.افسردگی و مشکلات روانی بخشی از این مشکلاته که همه ی این ترسها ریشه در کودکی داره.مرگ یک اتفاق معمول زندگیه که برای همه اتفاق میافته.کودکانی که شاهد زجه ها و نوحه سرایی مادران و اقوام نزدیکشون و یا حتی دیگران هستند در ناخوداگاه خودشون پیام وحشتناکی رو ثبت میکنن .اینکه مرگ یک اتفاق بسیار تلخ و یاد اور همون زجه هاییه که در فوت مادر بزرگش شنیده.این فرد در بزرگسالی هم یاد مرگ عزیزانش ازارش میده.و یا اگه چنین اتفاقی رو تجربه کنه گویی اون هم باید همون جور که در کودکی شاهد مراسمات مشابه بوده غم گین بشه و تلخی سنگینی رو پشت سر بذاره.

و این ماجرا هیچ ارتباطی به محبت داشتن به فرد مرحوم نداره.واقعا نداره.بله برای افراد درجه ی یک مرگ یک واقعه ی غم انگیزه اما تا چه حد.؟!

به نظر میرسه اگه بخش فرهنگی و رسومات نبود فوت عزیزان تا این حد تلخ نبود.بیشتر این حزن و غم مربوط به خاطراتی میشه که فرد در گذشته شاهد بوده.وقتی که نظاره گر فوت دیگران و واکنش عزیزان اونها بوده.گویی ناخواسته بهش القا میشه که یک مصیبت سنگین گرفتارت کرده.بیچاره شدی.تو دیگه کمرت شکست .و...و خاطرات دوران کودکی رو مرور میکنه.

اما چیزی که بیشتر مورد نظر بنده هست واکنش اطرافیان و اقوام هستش.ناله ها و جیغ و فریادهای دلخراشی که افرادی به نمایش میذارن که خیلی بعید به نظر میرسه واقعی و بجا باشه.

البته باز کردن بعضی از حرفها هنوز با واکنش منفی مواجه میشه و باید با احتیاط مطرح بشه .اما چیزی که قابل انکار نیست اشتباه بودن بسیاری از رفتارهای نزدیکان متوفی هستش که بیجهت مجلس رو غم انگیزتر و محزون تر میکنه.

زبون گرفتن یا نوحه سرایی کردن یا قربون صدقه رفتن سنتی ناپسند و غیر معقول!

یکی از این رفتار ها نوحه سرایی و قوبون صدقه ی فرد درگذشته هستش که از طرف افراد درجه ی دو سه یا حتی دورتر شنیده میشه.

بیشتر هم صاحب عزا مورد نظره و هدف گریوندن اون بنده خدا هستش.

مثلا با این کار میخوان اعلام کنن که فرد فوت شده همون قدر برای ما عزیز بود که برای عزادار اصلی عزیز بوده.

جوری تعداد این نوحه خوان ها و کسانی که با جیغو فریادشون مجلس رو شلوغ میکنن که اصلا معلوم نمیشه صاحب عزا کیه

کسی که اون همه خانم برای فوتش جیغو فریاد راه انداختن باید در طول زندگی خیلی مورد توجه بوده باشه.بنابر این قائدتا نباید مشکلی در زندگی براش باقی مونده باشه با این همه عاشق که داره هر کس یجای مشکلاتش رو گرفته و حل کرده.اما اینطور نیست و چنین فرد خوشبختی هیچ وقت بطور عینی وجود خارجی نداشته.همون ادمی فوت شده که همه کلی پشت سرش بد گویی کردن .سال بسال همدیگه رو نمیدیدن و ارتباط خاصی نداشتن.اما همین که فوت میکنه کلی خاله و عمه و دختر خاله و....پیدا میکنه که عاشق سینه چاکش بودن و کسی خبر نداشته.

حتی اگه فرض بگیریم که واقعا همه دوسش داشتن باز هم این رفتارها زمان تشییع جنازه و ساعتهای اولیه درست نیست.فرد عزادار نیاز داره بهش ارامش بدن تسلیت بگن و ارومش کنن.این ارامش دادن نیست که هر کس میرسه با زبان مخصوص خودش شروع میکنه به ناله کردن و جیغو داد کردن .ظاهرا همدردی کردنه اما باطن ماجرا هیچ منطقی پشتش نیست.و رفتار اشتباهیه.

تناقض در رفتار و عمل

ما که مسلمان هستیم خصوصا که شیعه هم هستیم اعتقاداتی داریم که اگه بهش پایبند باشیم و اعتقاد واقعی داشته باشیم هیچ وقت مراسمات عزاداری هامون به این شکل نخواهد بود.

مگر نه اینکه معتقدیم بعد از مرگ زندگی تمام نمیشه و فرد مرحوم همچنان به زندگی خودش در اخرت ادامه میده.و مگر نه اینکه ادعا میکنیم فرد مرحوم انسان خوب و خاصی بود پس چرا با از دست دادنش انقدر غمگین و بی تابی میکنیم .با اعتقاداتی که داریم و ادعایی که درموردش میکنیم باید الان جایگاه خوب و راحتی داشته باشه.دلیلی نداره برای کسی که به جایی بهتر از دنیا منتقل شده انقدر دادو فریاد راه بندازیم

ساختن باورهای نادرست از مرگ

وابستگی به عزیزان یک واقعیته که نه انکارش میکنیم و نه مخالف محبت هستیم.انسان هر قدر با محبت تر باشه پیداست خداوند رو خوب شناخته.اما این حرفها دلیل بر ساختن اداب و رسوم نابجا نباید بشه.

حالت درست عزاداری و واکنش اطرافیان اینه که نزدیکان فرد جمع بشن و صاحب عزا تسلیت و دلداری بدن.اگه خودشون در دل ناراحت هست بروز ندن که اتش غم رو در صاحب عزا پایین بیارن.اینجور که ایرانی ها پیش میرن همه از مرگ میترسن و اگه عزیزی رو از دست بدن ناخواسته باید فشار عاطفی سنگینی رو تحمل کنن چون از وقتی چشم باز کردن شاهد رفتارهای تلخ و ناراحت کننده از طرف بازماندگان بودن.

همه ی ما به نوبت از این دنیا خواهیم رفت اگه عزیزی رفته ما قرار نیست همیشه زنده باشیم که فقدان اون عزیز برامون زجر اور باشه.

معلوم نیست نوبت خودما کی برسه چند وقت دیگه ما هم میریم و اگه زندگی درستی داشته باشیم میتونیم بعد از مرگ کنار هم باشیم .

این فشارهای سنگین در عزاداری ها باعث اعتراض خیلی شده و بعضا مردم شیوه های جدیدی برای مراسم دفن انتخاب کردن که دیگه از این طرف افتادن.

برای دور شدن از فضای گریه و زجه های دلخراش میارن موقع تشییع جنازه موسیقی سنتی میزنن یا کف میزنن .و شادی میکنن.این روش هم به نظر نمیرسه درست باشه.نه افراط و نه تفریط

صدای قران عبدالباسط یاد اور قبر غسالخانه .و امبولانسه.

صدا به اون زیبایی که جا داره هر کسی رو به وجد بیاره برای خیلی از ما ایرانی ها یاداور مرگ و مراسم تلخ تشییع جنازه هستش با پس صدای شیون .حتی سریالهای تلوزیون هم این کار رو میکنن و به موضوع دامن میزنن.

شخصا هیچ وقت این قرائتهای زیبا رو گوش نمیدم چون اولین خاطره امبولانس و مرده شور خونه ست.

ایا این کار خیانت به قران نیست

ایا درسته که از قران اینطور استفاده بشه.

حتی گاهی وقتها کاری میکنن ادم از حلوا و خرما هم فرار بکنه.

مرگ نه اونقدر تلخه که ما نشون میدیم و نه درسته که مقدسات رو با این مراسم عجین کنیم

بله خوبه که برای مرحوم تازه فوت شده قران خونده بشه و بهش هدیه بشه اما نه فقط همون لحظه و با صدای نوار.اون صدا که از دستگاه پخش میشه هیچ سودی برای مرحوم نداره.و فقط هم اون روز نیست که میشه برای مرحوم قران خوند.روزهای بعد هم میشه قران هدیه کرد.لازم نیست صدای قالب در مراسم قران باشه.که تنها اثرش ایجاد حس بد در مردمه.

اما نقش شیطان در این مراسمات چیه.

هر کاری که از دین نباشه و به نام دین جا بیافته حتما رد پای شیطان رو میشه در ماجرا پیدا کرد.

تمام این حرفها که در مورد اشتباهات مردم در مراسم تشییع جنازه مرتکب میشن جزو کارهای مورد پسند شیطانه.

شیطانه که مردم رو تشویق میکنه صدای بهترین قاری در این مراسمات پخش بشه که مردم حس بدی به قران پیدا کنن

شیطانه که خانمها رو تحریک میکنه نوحه سرایی کنن و باعث داغ تر شدن مجلس بشن.

شیطانه که طبع شعر و نوحه سرایی به خانمها میده

شیطانه که میگه هر رسم اشتباهی رو بعنوان یک سنت که حتما باید پیاده بشه به مردم القا میکنه.

خیلی از ادمایی که امروز از دین گریزان هستن اگه ریشه یابی بشه مشکل سرش به یکی از مجالس ترحیم میخوره که باعث شده از بچه گی این ذهنیت ایجاد بشه که فقط مصیبت زده ها قران گوش میدن

تقریبا هیچ کدوم از سنتهای فعلی جزو دین نیست.

در دین گل گذاشتن سر قبر نداریم حتی بخاطر اسراف بودن چه بسا حرام هم باشه اما شیطان القا میکنه که یه دست گل ده ملیونی نباشه برامون زشته

در دین جمع شدن منزل مصیبت دیده و نهار وشام اونجا بودن نهی شده بلکه گفتن چند روز غذای اماده براشون ببرید.

بی تابی و نوحه سرایی در دین نهی شده اما شیطان میگه شلوغش نکنی میگن چقدر خواهرش بی محبت بود

سنگ قبرهای چند ده ملیونی القای شیطانه.

و....

و....

جالب بدونید مراسم هفت چهلم و سالگرد هم دستور دین نیست و فقط یک رسمه.

تنها جایی که گفتن چهلم بگیرید اربعین امام حسینه.که در عزای امام حسین لطمه زدن هم مجازه .یقه پاره کردن هم مجازه.جزع فزع و گریه با صدای بلند خیلی توصیه شده قمه زدن هم خوبه مراسم هفت و چهلم و سالگرد هم خوبه.که البته فلسفه ای داره که در این پست توضیح دادم همه ی اینکارها برای اینه که از وجود با عظمت امام بهره ببریم والا امام که نیازی به این کارا نداره.

اگر چه نمیشه با قاطعیت گفت اما به نظر میرسه این شیوه از عزاداری رو مبلغین شیعه باعث و بانی بودن.البته اونها نگفتن برای اموات خودتون این کارا رو بکنید شاید در مورد عزاداری برای امام حسین ع گفتن و مردم بمرور تصور کردن که کار خوبیه که برای اموات خودشون هم گریه کنن.

در حالی که ماجرای به سرو سینه زدن در روضه ی عاشورا یه داستان دیگه ای داره و استثنا شده.

خصوصا که این نوع عزاداری فقط در ایران مرسومه و اهل سنت بیشتر از سه روز عزاداری رو اصلا جائز نمیدونن.

در زمان پیامبر اکرم ص و امامان هم چنین چیزی نبوده و توصیه نشده.

حتی رفتن به مسجد هم بعدها رسم شده.کسی که فوت میکرده شب اول و یکی دو روز مردم میرفتن تسلیت میگفتن و تمام .اینکه یا قاری قران برا ختم بیاد بعد چند ایه بخونه وسط قران تشکر کنه از میهمانان دور و نزدیک خانواده های فلان فلان...اینها همه جزو رسوماته و ابدا ارتباطی به دین نداره

طب روحانی اصطلاحی معتبر اما سرقت شده...
ما را در سایت طب روحانی اصطلاحی معتبر اما سرقت شده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : serathedayat بازدید : 12 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 15:50