تکلیف بیماران ماورایی چیه.ایا راه درمان وجود داره.قسمت دوم

ساخت وبلاگ

تکلیف بیماران ماورایی چیه

هزینه کردن برای درمان

توضیحاتی رودر بخش اول همین پست دادیم که خوبه اون پست رو هم مطالعه بفرمایید.

افرادی که به نوعی گرفتار جن شدن و میخوان ببینن بالاخره تکلیف چیه.ایا میتونن از این وضع خلاص بشن یا باید تا اخر عمر بسوزن و بسازن.

قبل وارد شدن به بحث اول باید روشن کنیم دقیقا منظور چه افرادی هستن.افرادی که گرفتار مزاحمت جن میشن رو نمیشه در یک گروه جا داد و اگه همه رو با یک واژه ی بیمار ماورایی بخواییم اسم ببریم اشکالات جدی ای ایجاد میشه کما اینکه خیلی ها به این موضوع توجه نکردن و همین باعث پیچیده شدن ماجرا شده.

ما با چند گروه مواجه هستیم.

اول افرادی که بیماران روانی محسوب میشن.که حالشون وخیمه و کارشون گاها به تیمارستانها کشیده شده.

دوم بیماران اعصاب و روان که معمولا دارو مصرف میکنن

سوم افرادی که جن مزاحمشون میشه و جن رو هم میبینن اما بیمار روانی یا عصبی محسوب نمیشن

چهارم کسانی که از طرف جن اذیت میشن و حضورش رو هم حس میکنن ولی جن رو نمیبینند

پنجم کسانی که نه حضور جن رو حس میکنن و نه چیزی میبینن و صرفا دیگران بهش گفتن جن داری یا نشانه های حضور جن رو خودشون پیدا کردن.

ششم همه ی مردم

در اینکه گروه اول و دوم چقدر با جن درگیر هستند به نوعی میشه بسادگی و یقین گفت که جن حضور پررنگی در زندگی این افراد داره و اگه جن رو از زندگی این افراد خارج کنیم بخش قابل توجهی از مشکلاتشون حل میشه.افرادی که در اسایشگاههای روانی بستری هستن گاهی وقتها که عصبانی میشن واقعا بدون دارو نمیشه کنترلشون کرد.گاهی وقتها چند تا مرد قوی هیکل هم نمیتونن از پس یه بیمار با جسه ی عادی بر بیان.چون جن باعث میشه قدرت اینها برای لحظاتی چند برابر بشه.یا بیماران اسکیزوفرنی که مدام حس میکنن کسی با اینها صحبت میکنه و بهشون فرمان میده که چیکار بکنن پیداست بدون حضور جن خیلی ارام میشن و به نوعی ظاهر مشکلشون رفع میشه.بیماران دو یا چند قطبی هم همینطور هستن.انواع بیماران اعصاب که رفتارهای خارج از کنترلی دارن ، جن نقش زیادی در حال اینها داره.و متاسفانه از اونجایی که پایه ی علوم دانشگاهها طبق تعریف خاصی از علم شکل گرفته و در اون تعریف امور ماورایی رو علمی نمیدونن لذا ناچار جن رو هم باور ندارن.البته نه فقط جن رو که روح ،برزخ، معاد،حتی خداوند رو هم غیر علمی میدونن.در هر صورت پزشکان قبول نمیکنن که جن در بیماری این افراد نقشی داشته باشه ولی ما معتقدیم جن واقعا به این افراد مزاحم میشه و در جهت دادن بیماری نقش داره.

اما این همه ی ماجرا نیست و نکته ی ظریفی وجود داره.اگه کسی به هر روشی بتونه جن رو از این افراد دور کنه باز هم حالشون خوب نمیشه!! چیزی که دعا نویسها و مدعیان علوم ماورایی بهش توجهی ندارن و تصورشون اینه با دعا نویسی مشکل اینها حل میشه.

واقعیتی که ما متوجه شدیم اینه که دو گروه اول یعنی افرادی که در بیمارستانهای روانی بستری میشن یا بیماران اعصاب که مشکلات عصبی دارن و نشانه های ارتباط با عالم دیگه در اونها اشکاره ، ابتدا دچار یک بیماری شدن .یعنی بدون اینکه جن دخالتی داشته باشه بیمار شدن اما نوع بیماری جوری بوده که باعث شده زمینه ی حضور جن در بدن بیمار فراهم بشه و جن هم از فرصت استفاده کرده و سعی کرده کنترل بیمار رو بدست بگیره.چون این کشش در جن نسبت به انسانها وجود داره که مالکیت بدن انسان رو داشته باشن و خودشون اون بدن رو کنترل کنن.توان این کار رو هم دارن .حتی گفته شده میتونن به جسم فرد فوت شده هم وارد بشن و جنازه رو به حرکت در بیارن که برای خودم هنوز چنین چیزی ثابت نشده اما بعید نیست که این توان رو هم داشته باشن که در فرهنگ اروپا بهش زامبی گفته میشه اما تا جایی که بنده اطلاع دارم هنوز چنین رویدادی جایی ثبت نشده.در هر صورت در افراد زنده که این کار ممکنه و بارها اتفاق افتاده و میافته.جن زده یا تسخیر شده هم به این حالت گفته میشه .اما برای اینکه این اتفاق بیافته و جن بتونه کنترل فرد رو بدست بگیره شرایطی لازمه و در مورد همه ممکن نیست.باید مشکل بخصوصی در فرد وجود داشته باشه که جن بتونه با کمک اون ضعف یا اشکال وارد بدن بشه و فرد رو تحت تصرف خودش در بیاره.البته این نیست که کلا کسی اختیارش رو از دست بده و بیافته دست جن .این اتفاق نسبی و مقطعیه .نسبی به این معنا که تسخیر همیشه بطور صد درصد نیست با توجه به بیماری فرد ممکنه خیلی خفیف جن بتونه تاثیراتی روی رفتار فرد بذاره ویا کلا کنترل فرد رو بدست بگیره.

و مقطعی به این معنی که برای چند ثانیه یا چند دقیقه یا چند ساعت ممکنه این اتفاق بیافته و فرد دوباره به حالت عادی برمیگرده.البته من هنوز موردی که چند ساعت طول کشیده باشه رو سراغ ندارم.اما در حد چند دقیقه زیاد اتفاق میافته.

در عصبانی شدن هم رد پای شیطان دیده میشه.عصبانیتهایی که انسان حرفی میزنه که در حالت عادی نمیزنه.یا رفتاری از خودش نشون میده که ازش بعیده.گاهی ممکنه به قتل هم کشیده بشه.اما در عصبانی شدن همیشه تسخیر اتفاق نمیافته اما فرد شدیدا تحت تاثیر جن عمل میکنه.تسخیر چیز دیگه ایه.چون چند جا ذکر کردیم عصبانی شدنها همه از طرف شیطانه و فرد بعد از فروکش کردن عصبانیت از عملکردش پشیمون میشه این توضیح رو اضافه کردم که ارتباطی به تسخیر نداره و اون بحث دیگه ایه.یعنی تصرف جن انواع مختلفی داره .

به هر صورت تکلیف این بیماران اینه که اول باید ریشه ی بیماریشون رو پیدا و درمان کنن که کار پزشکه و باید درمان بشن .ولی اینکه از طریق کدوم پزشک درمان بشن هم بستگی به نوع بیماریشون داره .به عقیده ی بنده تا جایی که ممکنه از طب سنتی کمک گرفته بشه.دلیلش هم اینه پزشکهای ما اولا مسائل ماورایی رو کلا انکار میکنن که خب این ضعف قابل انکار نیست البته قطعا هیچ قصد بدی ندارن موضوع اینه که کتب درسی پزشکها غربیه و اینطوری یادگرفتن و اگه غیر اموزه هاشون حرفی بزنن از طرف همکاران مورد حمله قرار میگیرن .اما به هر حال همین انکار ماورا باعث میشه همه ی مشاهدات بیمار از جن و همه ی شنیده هاش از جن رو بحساب توهم بذارن.توهمی که از ذهنه و وجود خارجی نداره.بنابر این داروهایی میدن که بیمار نتونه اون صداها رو بشنوه.مثل اینکه چیزی بریزن تو گوش ادم که نشنوه بعد بگن خوب شدی!! .اینکه بیمار صداهایی رو میشنوه که باهاش حرف میزنن که مشکل نیست یعنی مشکل شنیدن که نیست در واقع چرا باید موجوداتی تا این حد تونسته باشن روی فرد کنترل پیدا کنن مهمه.اگه صداها رو نشنوه که حضور جنها منتفی نمیشه.جن همچنان هست و از سایر ادراکات فرد داره استفاده میکنه و به بیمار جهت میده با نشنیدن صدا مشکل حل نمیشه.ضمن اینکه برای همین نشنیدن مجبورن اسیبهایی به ادراکات طبیعی فرد بزنن که گاهی وقتها غیر قابل جبرانه.یا افرادی که چشم اتریشون بازه و میتونن شکل و موجودات حاظر رو ببینند رو دارو میدن که فرد نتونه ببینه .این کار علاوه بر اسیب زدن به فرد بینتیجه هم هست چون جن سرجاشه و داره همچنان اسیب میزنه.و بیماری اصلی هم رفع نشده.

همینطور همه ی داروهای پزشکان عوارض داره .عوارضی که خیلی مهم و سنگینه و خودشون هم میگن و انکار نمیکنن.گاهی وقتها چه بسا بیماری بخاطر گذر زمان خود بخود رفع بشه اما اثار داروها تا سالها با فرد میمونه و چه بسا هنوز تصور بشه که بیماری ادامه داره.در حالی که فرد به داروها اعتیاد پیدا کرده و اثری از بیماری نمونده .

مشکل بعدی پزشکها اینه که اغلب سطح هوشیاری بیمار رو پایین میارن و بیمار چیزی متوجه نمیشه و به این میگن بهبودی.اما غیر فعال کردن احساسات درمان محسوب نمیشه.مثلا بیمارانی که دچار حمله ی پانیک میشن و ترسهای بی دلیل میاد سراغشون رو با پایین اوردن سطح هوشیاری درمان میکنن.ادم وقتی در حالت منگی و گیجی باشه معلومه که درکی از اطرافش نداره.لذا اگه در موقعیت خطر هم باشه نمیترسه اما این درمان نیست که حتی به نوعی بیماری جدیده.متاسفانه از کاربردی ترین داروهاشون هم همین داروهاییه که تخدیریه و باعث پایین اومدن سطح هوشیاری در فرد میشه

و حرف اخر اینکه خود دکترا میگن که بیماری های اعصاب و روان مثل افسردگی معمولا درمان صد در صد ندارن .تقریبا در اغلب بیماریهای جدی همین حرف رو میگن.دلیلش هم همون مطالب بالاست که بیشتر از روش پایین اوردن سطح هوشیاری استفاده میکنن و درمان ریشه ای انجام نمیشه.

اما در طب سنتی هیچ دارویی که عوارض داشته باشه نمیدن و مشکل رو از یه زاویه ی دیگه بررسی میکنن که خیلی بهتره مثلا با تعدیل اخلاط اربعه ی بدن معمولا مشکلات روانی قابل درمانه.چون بالا رفتن سودا ریشه ی حضور جن در بدنه و اگه سودا کنترل بشه تا حد زیادی بیماریها هم رفع میشن.

با توجه به توضیحاتی که عرض شد گام اول اینه که با کمک طبابت سنتی حتی المقدور اقدام به درمان کنن.اگه جواب نگرفتن باید به پزشک متخصص مراجعه بشه.گاهی وقتها هم بیماری جوریه که چاره ای نیست جز کمک گرفتن از پزشکها و پذیرفتن عوارض.

وقتی بیماری درمان شد جن خودش میذاره میره.و این نکته خیلی مهمه که وارونه به ماجرا نگاه نکنیم.اول باید بیماری درمان بشه بعد از اون اصلا جن خودش میره.دقت بفرمایید همه ی مدعیان علوم ماورایی عکس مطلب رو میگن که اشتباهه.

نمیشه اول جن رو دور کنیم که با دور شدن جن بیماری هم درمان بشه

.چون جن بدلایلی که بیماری عاملش بوده تونسته در بدن بیمار حضور پیدا کنه.اگه اون شرایط نبود که هیچ وقت جن نمیتونست بهش نزدیک بشه.چرا سراغ دیگران نرفته .

پس گروه اول و دوم ابتدا باید بیماریشون رو درمان کنن و کاری هم با جن نداشته باشن هر تلاشی برای دفع جن با وجود بیماری بیفایدست

بعد از رفع شدن زمینه ی حضور جن دیگه اگه خود فرد هم بخواد که جن بمونه امکانش نیست.اما چند تا نکته رو هم باید در نظر گرفت.

بیمارانی که حالشون وخیمه و رسما بعنوان بیمار روانی شناخته میشن علاوه بر درمان پزشکی نیاز به مراقبت های روانی هم دارن.

در واقع جنی که به این افراد نفوذ کرده میتونه همه ی حواس فرد روتحت هدایت و تاثیر گذاری خودش در بیاره.یعنی میتونه هر حسی رو به فرد القا کنه.بدون اینکه واقعیت خارجی داشته باشه.صدایی که نیست رو میشنوه.چیزی که نیست رو میبینه از یه نفر متنفر میشه عاشق یکی دیگه میشه.میترسه میخنده گریه میکنه و...و همین حس های بی دلیل و القایی هم جهت دار هستن و فرد رو سمت بدتر شدن حالش سوق میدن برای همین درمان این افراد مشکله.مثلا طب سنتی گفته نباید ماست و سردی جات بخوری که باعث سودا میشه ولی بیمار درست میره سراغ ماست و هر چیزی که طبع سردی داره .دلش میخواد و کسی هم جلودارش نیست بهش میگن موسیقی نباید گوش بدی اتفاقا اعتیاد پیدا میکنه به موسیقی میگن باید بری با مردم باشی جاهای شلوغ بری اتفاقا از همه گریزانه و دوست داره تنها باشه.اگه کسی پیدا بشه که بتونه کمکش بکنه ازش متنفر میشه خلاصه همه جوره احساسات فرد بر علیه خودش بهش فرمان میدن.لذا اطرافیان باید اول خودشون بدونن خیرصلاح بیمارشون در چیه و دوم باید مراقبت کنن و یجوری بیمار رو از پیروی از حسهای غلط منع کنن.احتمال داره بیمار رفتار بدی با نزدیکان خودش داشته باشه که باید درکش کنن.در واقع وقتی مثلا بیمارشون دادو فریاد میکنه واقعا اختیارش دست خودش نیست.اگه میره ساعتها در حمام میمونه یا وسواس سنگینی پیدا کرده یا به همه سوئظن داره یا زیاد حرف میزنه یا اصلا حرف نمیزنه هیچ کدوم به شخصیت واقعی بیمار ربطی نداره و بهش القا شده یا حتی حس در بیمار توسط خود جن فعال شده که بحثش مفصله بماند فعلا.

در مجموع دو دسته ی اول حتما باید از طریق طبیب بدن خودشون رو درمان کنن.دقت بفرمایید .بدن و جسم خودشون رو درمان کنن نه اینکه سراغ درمان روانی برن.مشکل سخت افزاری ای وجود داشته که فرد گرفتار افسردگی شدید یا هر نوع بیماری عصبی یا روانی شده.حتی بیماری هایی که روانی هستن هم دلیل و ریشه ی اصلی اون در جسم بیماره.یبخش از بدن فرد دچار مشکل شده یا طبیعت سرد بهش غالب شده یا به هر صورت از جهت طبی مشکلاتی داره.والا گرفتار بیماری روانی نمیشد.

نکته ای که گاهی وقتها پزشکها هم بهش توجه ندارن.حتی گاهی وقتها ممکنه بیماری اصلا ارتباطی به مسائل روانی نداشته باشه.مثلا مشکل معده داره.یا دیسک کمر داره.که هیچ ارتباطی به افسردگی نداره.اما چون باعث شده هاله ی فرد دچار اسیب جدی بشه و راه برای جن باز بشه لذا جن از همون نقطه ضعفی که در هاله ایجاد شده میتونه وارد بدن بشه .وقتی که وارد شد دیگه داخل بدن جاش امنه و میتونه سر فرصت و در طول زمان ارام ارام به روحیات و احساسات فرد هم غلبه کنه و بیمار رو مثلا افسرده کنه.چون افسردگی چیزی جز غلبه ی احساسات منفی که نیست.احساسات هم توسط جن قابل کنترل هستن.یعنی جن یا همون شیطان میتونه هر حسی رو که میخواد رو به فرد القا کنه .در پستهای دیگه هم توضیح دادیم که چرا جن تلاش میکنه قربانی رو سمت حسهای منفی سوق بده.این موجود خبیث فقط به فکر منافع خودشه .میخواد شرایط رو برای گرفتن انرژی اماده کنه لذا هر کسی رو به یه روش زمین گیر میکنن.شرایط کلی ای که جن بهش نیاز داره تا بتونه قربانی رو تحت کنترل خودش در بیاره و ازش انرژی بگیره کم تحرکی و اشفتگی افکاره.میخوان اون فرد یگوشه بشینه و مثلا گریه کنه.یا غصه بخوره یا استرس داشته باشه یا به زندگی بدبین باشه .به خودش حس بد داشته باشه.عصبانی بشه یا تحریک جنسی بشه و....

برای این هدفش هر کاری لازم باشه انجام میده.که در همین مسیر انواع بیماری های روانی شکل میگیره.

اما باز هم تاکید میکنم انسان توان این رو نداره که مستقیما جن رو از خودش دور کنه یعنی مثلا با یه دعا یا یه عملی جن از فرد فاصله بگیره .ولی میتونیم با برداشتن شرایطی که جن بهش نیاز داره راه حضور جن رو ببندیم.

یبار دیگه و با تعبیر دیگه بیان میکنیم.

درمان بیماریهای جسمی اولین قدمه.

همین که از نظر پزشکی درمان بشیم بخش زیادی از کار رو انجام دادیم.

قدم بعدی درمان بیماریهای اخلاقیه.چون همه ی اخلاقهای منفی بیماری محسوب میشن ولی چون در بیماران روانی به سختی میشه روی اخلاق فرد کار کرد لذا درمان جسمی مهمتره.و چون گاهی اوقات بیماریهای خاصی هم ممکنه ایجاد شده باشه لذا باید از طریق متخصصین مربوطه درمان بشه.مثلا ممکنه عارضه ای در مغز فرد باشه .بظاهر از لحاظ جسمی سالمه ولی نشون نمیده پزشکهای اعصاب و یا مغز باید درمان کنن.و چون داروهای طب جدید مضره توصیه کردیم اول از درمان سنتی شروع کنند.

ولی متاسفانه روال فعلی یکی از این دو روشه .یا بیمار رو مستقیم میبرن پیش روان شناس یا روان پزشک .که روش کارشون تخدیر مغز یا بستن ادراکات فرده که نتیجه نخواهد داد.و یا میبرن پیش دعا نویس که بازم جواب نخواهد.

در مورد چند دسته ی بعدی هم در پستهای بعدی بیشتر صحبت میکنیم.

لطفا در بخش نظرات ما رو همراهی کنید.هم باعث دلگرمیه و هم به مطالب جهت میده.

طب روحانی اصطلاحی معتبر اما سرقت شده...
ما را در سایت طب روحانی اصطلاحی معتبر اما سرقت شده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : serathedayat بازدید : 154 تاريخ : دوشنبه 7 فروردين 1402 ساعت: 19:07